بهار عربی به اسراییل هم می رسد؟
حسین غمخوار حسین غمخوار

اگر چه کنفرانس آناپولیس در نوامبر ۲۰۰۷ به نتیجه دلخواهی برای طرفین نرسیده بود، اما اهود اولمرت و محمود عباس پذیرفته بودند که هر دو هفته یکبار با یکدیگر دیدار و گفتگو داشته باشند تا بلکه از این طریق نظرات اسراییلی ها و فلسطینی ها به یکدیگر نزدیکتر شوند. اما عملیات ارتش اسراییل در نوار غزه در ماه مارس ۲۰۰۸ که منجر به گشته شدن ۱۳۰ تن در نوار غزه شد، دیدارها نیز میان مقامات اسراییلی و فلسطینی به تعویق افتاد. ماه بعد با فشار جامعه جهانی از جمله فشار دولت آمریکا تماس های میان مقامات عالی اسراییلی و فلسطینی دوباره آغاز گردید. هر چند موضوع حمله اسراییل به غزه شرایط مذاکره را دشوار کرده بود، اما امیدواری های نیز موجود داشت، گر چند رییس دیپلماسی خارجی اسراییل نسبت به آن بدبین بود.

زیپی لیونی، وزیر امور خارجه و رییس هیات مذاکره کننده اسراییلی پیش از دیدار ماه آوریل ۲۰۰۸ نسبت به دشواری پیش روی مذاکره کنندگان اشاره داشت و گفت که اسراییل در این مذاکرات خط قرمزی دارد که مقامات این کشور نمی توانند از آنها به سهولت بگذرند. موضوعاتی چون امنیت اسراییل، بازگشت بیش از چهار و نیم میلیون آوراه فلسطینی و اماکن مقدس یهودیان از جمله مهمترین این مباحثات بودند.

 

پیش از اینکه زمستان سرد ۲۰۰۹ فرا رسید دولت باراک اوباما تلاش داشت تا بار دیگر جانی تازه به روند صلح خاورمیانه بدمد.

اسراییلی های بدون توجه به روند تحقیق پرونده جنایات جنگی در باریکه غزه، و همچنین بدون در نظر گرفتن هشدارهای کمیسیون تحقیق سازمان ملل به ریاست قاضی ریچارد گلدستون، سیاستهای شهرک سازی را گسترش داده و بر حجم آبادی نشین های خود افزودند.

انتشار گزارش قاضی گلدستون در نیمه سپتامبر ۲۰۰۹ که در آن اسراییل و حماس آغازگر جنگ معرفی می شدند و همچنین کمیسیون تحقیق به این نتیجه رسیده است که عملیات ارتش اسراییل مشمول تعریف جنایات جنگی و در مواردی جنایت علیه بشریت بوده است. توانست فشاری همه جانبه ای را بر علیه اسراییل سازمان دهدی کند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که انتشار گزارش گلدستون توانست بعنوان یک ابزار فشار لازم بر علیه سیاست های شهرک سازی در اسراییل که منبع اصلی و لایزال اختلافات میان اسراییلی ها و فلسطینیان و دیگر کشورها عربی بود، نقشی موثری را از خود بنمایش بگذارد و بدین ترتیب مقامات اسراییلی را وادار به نرمش در مقابل درخواست فلسطینی ها نماید.

در حقیقت آغاز حرکت جدید از نشست میان بنیامین نتانیاهو و محمود عباس در حضور باراک اوباما در روز ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۹ در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل شروع شد. رییس جمهوری آمریکا تلاش داشت تا دولت نتانیاهو را بر توقف شهرک سازی در مناطق اشغالی کرانه باختری رود اردن وادار سازد، این موضوع با استقبال قابل توجه ای در داخل اسراییل بویژه در نزد افکار عمومی و جریان چپ این کشور مواجه شد، اما رادیو ارتش اسراییل بدون فوت وقت، این خوشبینی را رد کرده و بنقل از سخنگوی دولت این کشور اعلام کرد: " نتانیاهو هرگز دربارهی توقف شهرکسازیدر مناطق اشغالی کرانهی باختری رود اردن سخن نگفته است. موضوع درست برعکس این گفته است. کشورهایی هستند که توقف شهرکسازی و صرف نظر از محدودهی ارضی را به نفع اسرائیل میبینند، اما نتانیاهو به این گروه تعلق ندارد." در نتیجه بار دیگر موضوع مصالحه میان اعراب و اسراییل به پرده ضخیم ابهام سپرده شد.

 

آمریکا با آغاز سال میلادی ۲۰۱۰ بار دیگر تلاش کرد تا روند صلح خاورمیانه را در بوته آزمایش قرار دهد. آمریکا این بار، با سیاست فشارهای مالی و اقتصادی به تل آویو پا به میدان نهاد و جرج میشل نماینده ویژه خود در خاورمیانه را وارد صحنه کرد.

جرج میچل، بلافاصله در مصاحبه‌ای با فرستنده تلویزیونی آمریکا "پی‌بی‌اس" گفت آمریکا می‌تواند برای تحرک بیشتر اسرائیل در امر صلح از تحریم‌هایی علیه این کشور مثل لغو ضمانت‌های مالی استفاده کند.

واکنش مقامات دولتی در اسرائیل نسبت به سخنان نماینده ویژه دولت آمریکا در خاورمیانه یکسان بودند‌،‌ گویی در آن نگرانی از نوع تحریم های مالی و اقتصادی وجود نداشتند. بطوریکه هر یک از آنها به گونه‌ای می‌کوشند تا نشان دهند که ضمانت‌های مالی آمریکا چندان اهمیتی برای اسرائیل ندارد. جووال استاینیتس، وزیر دارایی اسرائیل در این رابطه گفت: « ما در حال حاضر به ضمانت‌های مالی آمریکا احتیاجی نداریم.» البته وزیر دارایی هم از تهدید آمریکا متعجب بود و در این مورد گفت که همین چند ماه پیش بود که آمریکا ضمانت‌های مالی خود را در ارتباط با اسرائیل برای دو سال دیگر تمدید کرد و آن گونه که وزیر دارایی اسرائیل می‌گوید به هنگام تمدید هیچ صحبتی از شروط ضمانت به میان نیامد.

رادیو دویچه وله صدای آلمان در تفسیر خود در ۱۱ ژانویه ۲۰۱۰ خود می نویسد: سخنان جرج میچل، اما نگرانی شدید بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل را نیز برانگیخته است. او در جلسه کابینه در روز یکشنبه با ناخرسندی از این اقدام آمریکا اعلام کرد که تشکیلات خودگردان فلسطین مقصر اصلی ِ توقف گفت‌و‌گوهای صلح در خاورمیانه است و نه اسرائیل. او در ادامه گفت که دولت اسرائیل برای از سرگیری گفت‌و‌گوهای صلح اقدامات فراوانی کرده و پیشنهاد توقف محدود شهرک‌سازی نیز که از طرف اسرائیل مطرح شد در راستای همین اقدامات بوده است. وزارت امور خارجه اسرائیل با ارسال صفحات بسیاری به رسانه‌های بین‌المللی، فهرست‌وار به موردهایی اشاره کرده که در آنها فلسطینیان همواره با طرح های صلح اسرائیل مخالفت کرده‌اند.     

 

تردیدی نیست که بسیاری از اختلافات که خاورمیانه را در میانه درگیری های خونین کشانیده است، ماحصل تقسیم بندی های سیاسی و جغرافیایی دوران جنگ سرد بوده است. در دوره جنگ سرد اعراب، بویژه فلسطینیان از حمایت بی دریغ اتحاد شوروی و اسراییل نیز از حمایت های بی شایبه ایالات متحده آمریکا برخوردار بوده اند، بنابراین هر یک از این کشورها با احساس این حس خوشایند که از حمایت یکی از قدرتهای اتحاد شوروی و یا ایالات متحده آمریکا برخوردار هستند، می توانستند با دست بالا در مقابل یکدیگر از خود سرسختی نشان دهند، اما از سال ۲۰۰۷ که عملاْ‌ جنگ سرد میان کرملین و کاخ سفید پایان یافته است و منافع جهانی آمریکا و روسیه براساس تقسیم منافع حرکت می کند، طبعاْ سطح اصطکاک میان واشنگتن و مسکو به حداقل ممکن رسیده است و در این فرآیند اعراب و اسراییل به این حس ناخوشایند می رسند که نمی تواند بی دریغ و سخاوتمندانه از کارتهای کاخ سفید و کرملین  بهره جویند.

اگر بپزیریم که بهار عربی در نوع خود اسلام رادیکالیزم را نشانه رفته است و می خواهد این تهدید جهانی و مطقه ای را بی اثر سازد، طبعاْ تشعشعات آن نیز بمراتب و بصورت غیر ارادی اسراییل را مورد هدف خود قرار می دهد. در اسراییل کنونی یا گروه قدرتگرایان در طیف راست حاکم باید منتظر سیل مردم در خیابان ها باشند و یا اینکه خود را با واقعیات های جدیدی که در خاورمیانه در گذر است سازگار سازند تا در روند صلح منطقه ای سر سختی ها و لج بازی های خود را به کناری بگذارند چه در غیر اینصورت بهار عربی خود را بشکل طوفانی به تل آویو خواهد رساند.

 

این حرکت و جوشش اکنون در اسراییل از سوی احزاب چپ از بهار سال ۲۰۱۰و به شکل گسترده ای در افکار عمومی شروع شده است. همچنین بیش از 100 تن از فعالان چپ اسرائیلی در یک نامۀ سرگشاده خطاب به حزب چپ آلمان خواستار حمایت آنها از یک صلح شرافتندانه و عادلانه در خاورمیانه شدند.  ۱

این گروهها تلاش دارند تا از فرصت بدست آمده منطقه ای و جهانی برای حل و فصل نهایی بهره جسته تا کشورشان اسراییل در مسیر یک سونامی قرار نگیرد. یاریو اوپنهایمر مدیر اجرایی گروه صلح اکنون در واکنش به سیاست های سخت گیرانه جناج راست حاکم از جمله نتانیاهو را مورد انتقاد شدید قرار داده و متذکر می شود که نخست وزیر اسراییل در اواخر ماه مه در واشنگتن درباره به رسمیت شناختن کشور فلسطین چنان پیش شرطهای سخت و پیچیده ای را مطرح ساخته است که عملاْ ادامه مذاکرات میان دو طرف اسراییلی و فلسطینی را غیر ممکن می سازد. مدیر اجرایی گروه صلح اکنون هشدار می دهد که فلسطینی ها دست روی دست نخواهند گذاشت بلکه آنها به تلاش های خود برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین در سپتامبر سال جاری در سازمان ملل ادامه خواهند داد تا به نتیجه خود برسند.

همچنین ادام کلر از گروه گاش شالوم در ادامه انتقادهای اوپنهایمر از سخنرانی نتانیاهو، اظهار داشت که نخست وزیر اسراییل با لفاظی ها و سخنان کلیشه ای همیشگی خود مسیری را طی می کند که عملاْ‌ به بستن شدن دربهای گفتگو و مذاکره می انجامد و در نتیجه این رویکرد درست دقیقاْ مسیر برخورد و تقابل با فلسطینی ها و کل جهان است و به عبارتی به استقبال رفتن از سونامی دیپلماتیک است. 

جروزالم پست خبر مهمی را انتشار می دهد و در ادامه مطالب خود می نویسد: صلح اکنون و گاش شالوم از گروههای عضو یک ائتلاف بزرگ از گروههای طرفدار صلح هستند که قصد برگزاری این تظاهرات را دارند. اعضای احزاب مرتس، هاداش و حزب کار نیز در این تظاهرات حضور خواهند داشت. حال سوال مهمی که پیش روی  ما قرار می گیرد این است: آیا این بدین معنا است که اعراب، بهار عربی را به خانه عمودزادگان خواهند برد؟

 

h.ghamkhar@hotmail.com

  

۴ ژوئن ۲۰۱۱

گزارش اختصاصی برای سایت خلیج فارس -  http://www.khalije-fars.com

 

 

 

۱- فراخوان فعالین چپ اسرائیل به حزب چپ آلمان برای حمایت از یک صلح عادلانه در خاور نزدیک

ما خواهان آن هستیم که در سرزمین و جامعه خودمان یک تحول اجتماعی اساسی صورت گیرد که در آناشغال سر زمینهای فلسطینی ها بپایان برسد و جامعه ای شکل بگیرد که همۀ ساکنان آن اعم از زن و مرد، اسرائیلی وفلسطینی از حقوق برابر برخوردار باشند.‏

 

 بیش از 100 تن از فعالان چپ اسرائیلی در یک نامۀ سرگشاده خطاب به حزب چپ آلمان(Di Linke)،

 روزنامه یونگه ولت شماره 73-27/28 مارس 2010 کوتاه شدهء این نامه را چاپ کرده که در زیر ترجمهء آنرا ملاحظه می کنید:‏

http://www.jungewelt.de/2010/03-27/053.php?sstr

 

برگرفته از : http://www.peykarandeesh.org

برای دسترسی به متن فارسی این فراخوان به لینک زیر مراجعه فرمایید

http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-67444

 


June 6th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی